گذشته از جنبهی مهم آزادی و حقوق طبیعی و اخلاق، از نظر فنی هم واقعا دیگه نوبره این انحصار. به عنوان مثال آدم وقتی تعدادی سیستم کامپیوتری رو یک جا با بار کاری مستمر، درآمد و هزینه ها و مشکلات میبینه، تازه میفهمه که این ویندوز چقدر مزخرفه و چقدر از وقت و انرژی و پول رو مصرف خودش و ادا و اطوارش میکنه. هنگ کردن سیستم، ویروس گرفتن، اجبار به تعویض قطعات قدیمی بدلیل پشتیبانی نشدن و ... . روی سیستمهای گیم نت نمیشه آنتی ویروس نصب کرد چون نمیکشن برای بازی. حالا تازگی دارن بازی آنلاین میکنن معلوم نیست کی دخل سیستمها بیاد. ویندوز عوض کردن و برگرداندن ایمیج که کار عادیای هست. ریستارت کردن که روتین کار با ویندوزه. به دلیل سنگینی سیستمعامل جدید باید سیستمها رو ارتقا بدیم که کلی هزینه داره - ده پانزده تا سیستمه. غیرممکنه! حتی یدونش هم سنگینه! ما حتی خرج همین سیستمهای فعلی رو هم نمیتونیم دربیاریم توی این اوضاع و اقتصاد. تنها راه گران کردن خدماتیه که به مردم میدیم یعنی پول رو از مردم بگیریم و بریزیم توی جیب تجارتمردان انحصارگر سودجو. خوب بازی خوبیه اما من اهلش نیستم. تازه خیلی از هزینههای سیستمهای جدید هم برای پیادهسازی چیزهایی مثل DRM و جاسوسی و کنترل مردم بوسیلهی یک عده شرکت و سرمایه دار است، این دیگه واقعا زور داره. مسئله اینجا تنها پول نیست درسته خیلی از مردم نمیتونن یا نمیخوان این هزینههای اضافی رو تحمل کنن اما عدهای هم وضع مالی مناسبی دارن و هزینه براشون مسئلهای نیست اما صلب آزادی و جاسوسی و محدودیت در استفاده چی؟ البته انحصارگرها هم انقدر بیخرد نیستن که سیستم جدید رو بدون تغییر منتشر کنن و مسلمه که برای فریب عموم امکانات ضاهری جدیدی رو به سیستم اضافه میکنن تا مردم رو به لازم بودن تغییرات جدید قانع کنن. تازه بعدش باید گفت پول رو پای چی دادیم و بخش بزرگی از قدرت و امکانات سیستم بجای اینکه در خدمت ما باشه برای چه کارهای احمقانه ای صرف میشه؟ مثل اینکه پول بدی یکی بپات باشه که کاری رو که یکی دیگه دوست نداره انجام ندی. دانش آزادی مثل گنو هم گاهی هنگ میکنه مخصوصاً اگر علاقه داشته باشی تا از جدیدترین پیشرفتهای جامعه استفاده کنی، ممکنه اگر استفاده ازش فراگیر بشه مشکلات امنیتی بیشتری براش پیش بیاد. ما اینها رو انکار نمیکنم و ازش افسانه نمیسازیم. بهرحال امکان داره و چیزهایی هم هست. اما حداقل این بند و بساطها رو نداره دیگه. ضمن اینکه از نظر فنی، بعلت آزادی و کنترل و شفافیت کامل، پتانسیل بسیار بیشتری رو نسبت به نرمافزارهای انحصاری داره. درسته مطلق نیست، اما منطق میگه که غیرقابل نادیدهگیری هست و تجربه هم این رو ثابت کرده. این نکته رو نباید فراموش کرد که قدرت دانش آزاد در جامعه اون هست و هرچه جامعه بزرگتر بشه رشد دانش آزاد هم بیشتر و سریعتر میشه. هر کسی که خواستهای از دانش آزاد داره باید تا از دانش آزاد در جهت برآورده کردن خواستش حمایت کنه، این خاصیت دانش آزاده که به سمتی میره که جامعهش میخواد. هزینهی خیلی مهم دیگری رو که انحصار به جامعه تحمیل میکنه رو در قالب یه مثال عنوان میکنیم: یه وقتا دنبال یه برنامهی کرک شده میگردیم، دنبال یه درایور با این نرم افزارهای کرک شده که هر از چندگاهی لو میرن و بلک لیست میشن و هزار مسئلهی دیگه. همکارها حال میکنن وقتی از توی اینترنت یه نرم افزار و کرک و سریال پیدا میکنن یا وقتی یه درایور پیدا میکنن. منم نه اینکه حال نکنم، اما چند چیز این کار من رو آزاد می ده یکی وقتی چیزی پیدا نمیشه یا سخت پیدا میشه و همه حالشون گرفته میشه و درمانده میشن، واقعا به عینه میبینم که نرمافزار و محیط انحصاری چطور میتونه آدمها رو بکلی درمانده و خوار بکنه. از دید اونها شاید دنیا همینه و راه دیگری وجود نداره، اما منی که دانش و تجربهی لازم رو دارم زود یاد آزادی نرم افزار و بدی ذاتی نرمافزارهای انحصاری میافتم و میدونم که علت مشکل میتونه چی باشه و یا میتونست این طور نباشه. دومین ناراحتی من از سطح توقع افراده یعنی انقدر خواستههاشون پایین اومده که این طور چیزهای کوچک واقعا براشون بزرگه. این افراد اصلاً به فکر نوشتن و تولید محصولات بزرگ نمیافتن و این اون چیزیه که انحصارگرها دوست دارن. این که همه با یه گردو خوشحال بشن و با همون گردو به نهایت خواری و درماندگی برسن یعنی دقیقا جامعهای که هیچ کاری ازش برنمیاد. فرقی هم نمیکنه که این جامعه چه جامعهای باشه مهم اینه که اون جامعه استقلال خودش رو از دست بده و همیشه محتاج به کرم انحصارگرها باشه. این همون اثری هست که ریچارد استالمن دقیقا طبق تجربهی خودش کشف کرد! وقتی اون پرینتر پیشرفتهی اهدایی بهشون، اشکال اعصاب خوردکنی داشت و اونها دانش برطرف کردنش رو داشتن، اما بعلت انحصاری بودن درایور و اطلاعات سختافزاری دستگاه، عملا قادر نبودن از این دانش و توانایی هیچ استفادهای ببرن و درمانده و درگیر با اون مشکل باقی موندن. مشکلی که به خودی خود بزرگ نبود، اما سد بزرگی برای حلش بر سر راه ایجاد شده بود. آخرین ناراحتی ما و مهمترینش اینه که این کار مردم رو به استفادهی غیراخلاقی از زحمت دیگران عادت میده. مهم نیست چه توجیهی برای خودمون بیاریم (اعم از دینی و ملی یا حتی اجتماعی) مهم اینه کاری داره انجام میشه که اصلاً اخلاقی نیست و جامعه رو به یک زوال مرگبار اخلاقی می کشونه، زوالی که اول از همه نابودی دانشمندان اون جامعه رو به دنبال میاره و بعد هم تک تک مردم اون جامعه رو. نابودی جامعه یعنی از دست رفتن آزادی و اختیار مردم جامعه نه مردن اونها، نابودی دانشمندان یعنی مجبور شدن اونها به ترک جامعه خودشون و خدمت برای انحصارگران و بر علیه مردم. این وقته که میفهمیم در واقع ما زرنگ و قوی نیستیم که چیزی رو کرک میکنیم و غیر مجاز استفاده میکنیم، بلکه بیشتر وابسته هستیم و انگلهایی تقریبا قابل کنترل، کنترلی که به نظر میرسه روز به روز گستردهتر هم میشه. هیچ کدوم از ما این رو نمیخواهیم اما چرا چیزی نمیبینیم یا اگر میبینیم توان مخالفت باهاش رو نداریم. چرا باید منتظر افرادی مثل ریچارد استالمن بمونیم، افراد شجاعی که دنیا رو تکون بدن و ما در سایهی اونها قدم برداریم. امثال استالمن باید هر روز بوجود بیان حداقل الان که خیلی چیزها روشنتر از قبل شده اما ما هنوز میترسیم ترسی که جز ذلت برای ما چیزی نداره. آدم نباید بخاطر انجام دوتا کار عادیش وابسته باشه. نباید به پول زیاد یا شانس و تصمیم دیگران وابسته باشه؛ نباید برای انجام کارهای ضروری و روزمرهی خودش دنبال دوتا نرم افزار و کرک و درایور بگرده، تازه دست آخر هم بگن کارش غیرقانونی هست و بهش برچسب بزنن و مسخرش هم بکنن. همهی اینا براحتی میتونست خیلی پیش پا افتادهتر از اینها باشه، برای همیشه! نه واقعا مردم باید کرامت بیش از این داشته باشن و جامعه و آزادی و کامیابی اون باید بیشتر از این بحساب بیاد و دولتها باید بیشتر به اینها توجه کنن.